NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

سران فتنه خیلی تلاش می کنند تا موج مرده ای را که مدتی است در بستر احتضار افتاده، با شوک درمانی احیا کنند؛ اما گویی کار از کار گذشته و این محتضر رعشه های پیش از مرگ را تجربه می کند.

به نقل از گروه سیاسی شبکه خبر بسیج دانشجویی، ناکامی سران فتنه در بازسازی حوادث انتخابات و آشوب آفرینی مجدد در 22 خرداد، آنان را بر آن داشته است تا از تمام پتانسیل خود برای تحرک دوباره بقایای فتنه سود ببرند.
اما نقش آفرینی این تحرکات به میزان اثر بخشی حرکتی است که نعش بی جان فتنه در پاسخ به شلیک تیر خلاص به خود می دهد، اما آیا این تحرک بی هدف نشانه زنده بودن است؟ آیا این آخرین لرزه ها را می توان جنبش به حساب آورد؟
همه انگیزه فتنه گران از اتخاذ مواضع گوناگون برای به اثبات رساندن این رویاست که ما هنوز زنده ایم! ما هستیم!
کروبی در مصاحبه ای با گاردین می گوید: «هم اکنون شاهد هستیم که مدام جراید حکومتی بر علیه این جنبش می نویسند و هنوز دستگیری ها ادامه دارد و دادگاه ها هم همچنان رفتارهای خود را با این متهمان ادامه می دهند، حکومت حتی از یک مراسم ترحیم که برای یک نماینده سابق مجلس برگزار شود، می ترسد و این نشان دهنده زنده بودن این جنبش است.»
اما چه کسی است که نداند این موجود سبز بد فرم جاذبه ای برای جاخوش کردن در آغوش ملت ندارد.
چه کسی به صداقت سران فتنه، رهبران اصلاحات و مدعیان هدایت موج سبز!! ایمان دارد؟
اکنون تئوریسین های فتنه خود به از هم گسستگی چیزی که به آن نام جریان را قالب کرده اند، اذعان دارند.
خاتمی در جلسه‌ای خطاب به موسوی می گوید: تو خیلی زود صدای شکست اصلاحات را در آوردی و دیگر کار ما تمام شده است، اکنون برای اینکه نشان دهیم، کم نیاورده‌ایم، مجبور هستیم تا صورت خود را با سیلی سرخ نگه داریم.
سایت ضد انقلابی «خودنویس» می نویسد: امروز بر خلاف یک سال پیش، از هم گسیختگی آشکاری در میان جبهه اپوزیسیون دیده می شود، حرکت سال گذشته اکنون در جذب دچار رخوت، ناکارآمدی و انشقاق آشکاری است. کما اینکه در این مدت نه تنها نتوانسته به ریزش آشکار در جریان حاکم دست پیدا کند که به عینه میان صفوف مخالفان حکومت هم اختلاف بارزی ایجاد شده است ما امروز مثل یک تیم فوتبال شده ایم که فرصت های خود را از دست رفته می بیند و صرفاً چشم به از دست دادن امتیاز از سوی حریف دارد.
بازبینی فعالیت های چند ماهه اخیر فتنه گران پس از طی شدن بدون جنجال سالروز 22 خرداد موید این حقیقت است که آنها چند شیوه متفاوت ابراز وجود را توامان به کار گرفته اند تا از تلفیق آنها بیشترین نتایج دلخواه را به دست آورند.
اول/ استراتژی تهاجمی
در این شیوه آنها از اهرم های متعددی برای تحت فشار قرار دادن نظام بهره گرفته یا خواهند گرفت:
1-همکاری با عوامل خارجی تحریم
عوامل فتنه با اتخاذ مواضع هماهنگ با عوامل بیرونی فتنه از جمله حمله به سپاه و بسیج به عنوان نیروهای دفاعی کشور و تلاش برای بی اعتبار نمودن آنها در اذهان ملت، همچنین تحت فشار قرار دادن دولت برای انعطاف در سیاست خارجی، گوشه ای از خیانت خود به ملت را ساماندهی می کنند.
2- القای ضعف و بحران در حکومت
«مهره تحریک» اصلاحات در جلسات مختلفی همفکران خود را به اشاعه توهم «نظام در حال پیشروی به سوی سقوط است» ترغیب کرده است. او همچنین از همفکران خود خواسته است به القاء «بحران» در جامعه دامن بزنند تا زمینه حضور اجتماعی برخی چهره های سیاسی متبوع طیف فتنه، برای – به اصطلاح - خروج از بحران فراهم شود.
3- سیاه نمایی علیه دولت
میرحسین در بیانیه ای که به مناسبت سالروز نهضت مشروطه منتشر کرده است برای چندمین بار دولت و حکومت را به هنجارشکنی هایی متهم نموده که خود، نمونه عینی آنهاست:
«امروز مشاهده علائم بازتولید استبداد و خودرایی و گریز آشکار از قانون و حاکمیت روزافزون دروغ نشان می‌دهد که راه طی شده هنوز به اهداف خود نرسیده است. ظلم و جور و خفقان چه در زمان ناصرالدین شاه باشد چه پهلوی‌ها و چه جمهوری اسلامی مردود است و در جمهوری اسلامی ظلم و ستم بدتر و سیاه تر است؛ چرا که زیر پوشش نام اسلام چنین تبهکاری‌هایی صورت می‌گیرد و همه می‌دانیم در همان اوان مشروطیت به شکل‌های مختلف بعضی از علما از جمله علامه نائینی استبداد دینی را بدترین دانستند. تجربه یک‌صد سال اخیر و آنچه در یک سال گذشته اتفاق افتاد نشان می‌دهد در میان مفاهیم کلیدی مربوط به انقلاب مشروطیت از عدالت و آزادی و حکومت قانون، مشروط کردن و مسئول کردن قدرت اهمیت سرنوشت‌سازتری دارد...»
4- بازسازی فتنه در دانشگاه
جریان فتنه قصد دارد مطالبات صنفی و برخی خواسته های مشروع دانشجویان را بهانه ای برای آشوب مجدد در دانشگاه ها در آغاز سال تحصیلی قرار داده و توهم همراهی قشر تحصیل کرده با فرقه سبز را القاء کند. آنچه از آشوب های سال گذشته در اذهان مانده است این است که همواره سردمداران اغتشاشات و اعتراضات دانشگاهی گروهی از دانشجویان اخراجی یا متعلق به گروهک غیر قانونی علامه یا اصولا آنارشیست های غیر دانشجویی بوده اند که حرمت قانون را با وسوسه دلار، معاوضه کرده اند. اکنون، پس از نمایان شدن لایه درونی فتنه، سهم دانشجویان حامی جریان فتنه افت معناداری پیدا کرده است.
5- شکایت نامه 7 نفر از محکومان اغتشاشات از مقامات امنیتی
این شکایت نامه توسط سایت ضد انقلابی جرس و با امضای محسن امین‌زاده، مصطفی تاج زاده، عبداله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی انتشار یافت.
افشاگری یک مقام امنیتی از وجوه مختلف توطئه ای که اعضای حزب مشارکت و برخی گروه ها، احزاب 2 خردادی، برخی شخصیت های سابق مملکتی و برخی آقازاده ها در صدد انجام آن بوده اند و آشوب های پس از انتخابات 88 پرده کوتاهی از آن بود- که با کمک اراذل و اوباش اجاره ای به اجرا در آمد- انگیزه این شکایت نامه و تلاشی در جهت فرار به جلو و یا به عبارتی دست پیش گرفتن برای پس نیفتادن بود.
6- به چالش کشیدن هدفمندی یارانه ها
هدفمندی یارانه ها- حرکت بزرگی که دولت های پیشین جسارت انجام آن را به خود ندادند- از سوی رهبران و حامیان فتنه سبز به بهانه ای برای زیر سوال بردن تصمیم گیری کارشناسانه دولت و انگیزه ای برای تقابل خصمانه با آن تبدیل شده است.
یک نماینده اصلاح طلب مجلس این طرح را اینگونه تفسیر می کند: «در شرایطی که تورم عارضه کلی اقتصاد است، اقدامی صورت بگیرد که به جای مهار تورم خودش باعث افزایش تورم شود این مانند این است که ما بجای بهبودی بخشیدن به وضعیت بیمار، کاری کنیم که عضو دیگر از بیمار هم از کار بیافتد و این می تواند بیمار را به سمت مرگ سوق دهد. اقتصاد بیمار ما با طرح هدفمند سازی یارانه ها به سمت نابودی و از بین رفتن حرکت می کند.»
برخی از فتنه گران از اجرای این طرح به عنوان فرصت غنیمتی برای احیای جریان مرده اصلاحات ابراز خرسندی کرده اند.
یکی از سران موثر جبهه دوم خرداد گفته است این فرصت مهم با توجه به تبعاتی که می تواند داشته باشد زمینه ساز ورود ما به مدیریت عرصه اجتماعی و نارضایتی های احتمالی در این زمینه خواهد بود.
7- ایجاد شکاف بین مراجع و رهبری
عده ای از عناصر وابسته به گروهک ملی-مذهبی در تبانی با گروهی از مجمع محققین و مدرسین تلاش جهت نفوذ به بیوت علما و مراجع جهت ایجاد شکاف میان قم و تهران را آغاز نموده اند.
آنها اعتبار و ارزش مرجعیت و ولایت فقیه را به عنوان موانع تحقق جریانات تجدید نظرطلب برشمرده و در صدد رفع آن برآمده اند.
طیف ملی مذهبی طرحی با عنوان «سیر تحول پایگاه اجتماعی مرجعیت در نیم قرن اخیر در ایران» به تصویب رسانده اند تا در پوشش این طرح مطالعاتی و پژوهشی بتوانند اعضای گروهک را به بیوت مراجع و فضلای حوزه علمیه قم نزدیک کنند و اقدامات تفرقه انگیزانه خود را با نفوذ تدریجی افکار التقاطی به انجام رسانده، مرجعیت را به عنوان اهرم بازدارندگی درمقابل رهبری علم کنند.
دوم/ استراتژی فرصت طلبانه
در این نوع مشی سیاسی، فتنه گران مترصد چالش هایی می شوند که دولت و حکومت بالاجبار با آنها مواجه شده و به جهت پرهیز از تحمیل هزینه اضافی به نظام، نیازمند اعمال عکس العمل مناسب در مقابله با آنهاست.
1- ذوق زدگی از اظهارات مشایی
محمد نوری زاده – ضد انقلاب فراری و از حامیان قسم خورده سران فتنه- به اظهارت اخیر رحیم مشایی در خصوص اولویت ایرانیت بر اسلام اشاره کرده و گفت: این اظهارات رحیم مشایی، یادآور اظهارات «حسن نزیه» است که گفت من یک ایرانی مسلمانم نه مسلمان ایرانی و همچنین یادآور اظهارات «داریوش فروهر» که گفت ایرانیت برای من اعتباری فراتر از دین دارد. بختیار هم همین نظر را داشت.
وی ادامه داد: نظرات مشایی با این افراد یکی است، ولی مشایی جرأت اظهار نظر صریح در این خصوص را ندارد.
سایت خودنویس نوشت: آنچه قابل اندیشیدن است اعلام استقلال محمود احمدی‌نژاد است. اگر چندی پیش شاهد اعلام استقلال احمدی نژاد با اما و اگر بودیم این بار محمود می‌خواهد فریاد زند که از راست سنتی عبور کرده است چرخش این بار از اسلامیت به ایرانیت است، ... دور نیست که مشایی درهای ایران را باز کند و آمریکا را نه چون دشمن که چون یار گرمابه در آغوش گیرد.
2- سوء استفاده از خبر کذب اعلام آمادگی ولایتی برای مذاکره با آمریکا
بالاترین – سایت حامی فتنه گران- با مانور بر خبر تحریف شده خبرگزاری فرانسه نوشت: «فلسفه وجودی و تنها هنری که جمهوری اسلامی به زعم خودش دارد مبارزه و دشمنی با آمریکاست و [آیت الله] خامنه ای از زمانی که به قدرت رسیده بود، حاضر نمی شد که حتی کسی فکر مذاکره با آمریکا را به مخیله اش راه بدهد، چون در این صورت جمهوری اسلامی دیگر فلسفه وجودی نداشت و پایگاه ایدئولوژیک خود را از دست می داد. همانطور که می دانید علی اکبر ولایتی یکی از مشاورین ارشد [آیت الله] خامنه ایست که در جریان سفر به سوریه گفت که ایران آماده است درباره برنامه هسته‌ای خود با آمریکا گفت‌وگو کند.»
دفتر مشاورت مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل با تکذیب خبر خبرگزاری فرانسه به نقل از علی اکبر ولایتی مبنی بر اینکه «ما آماده هستیم که با امریکا درباره برنامه هسته ای گفت‌و‌گو کنیم» اعلام کرد که این خبر توسط خبرگزاری فرانسه تحریف شده است.
دکتر ولایتی در یک کنفرانس خبری در سوریه در پاسخ به سؤال خبرنگار بی‌بی‌سی عربی در مورد اظهارات وزیر خارجه امریکا مبنی بر آمادگی کشورش برای مذاکره با ایران گفته بود: ما هیچ اعتمادی به دولت امریکا نداریم؛ زیرا این کشور رفتارهای متناقضی را از خود نشان داده است، اقداماتی را در شورای امنیت علیه ایران انجام داده و در داخل قوانینی را بر ضد ایران به تصویب رسانده است.
3- سوءاستفاده از پوشش مذهبی برای اتخاذ رویکرد سیاسی براندازانه
الف) برخی از اعضای انجمن های اسلامی دانشگاه های تهران، علامه و امیرکبیر که در آشوب های پس از انتخابات در دانشگاه های تهران نقش آفرین بودند، اخیرا به بهانه تفسیر نهج البلاغه و دعای کمیل در حسینیه بیت الزهرا گرد هم می آیند و در خصوص آخرین تحولات سیاسی جامعه رایزنی می کنند.
ب) سایت ضد انقلابی خودنویس با انتقاد از تظاهر شبکه رسا به مسلمانی نوشت: آنها از امام راحل می گویند حال آن که عده زیادی در جنبش به واسطه مخالفت با همان آرمان های آیت الله خمینی به خیابان ریختند.
اما سایت صهیونیستی بالاترین موسوی، کروبی و خاتمی را با مسعود رجوی سرکرده منافقین و رضا پهلوی سرکرده سلطنت طلبان مقایسه کرد و نوشت: برخی رسا را رسانه رسمی جنبش سبز ندانسته و پا را فراتر گذاشته و رهبری موسوی و کروبی را درون جنبش نپذیرفته اند. اکنون زمانی نیست که بتوان به نگاه جماعتی که دارای اعتقادات دینی هستند بی توجه بود. باید از مخالفان موسوی در جنبش سبز پرسید به اعتقاد شما چه کسی باید در رأس و تئوریسین جنبش باشد؟ پسر محمدرضا پهلوی یا مسعود رجوی؟ گروه های چپ پیشنهادشان چیست؟ رسانه رسمی اصلاح طلبان چه باشد، شبکه مقاومت ملی مجاهدین (منافقین) یا شبکه پارس یا رنگارنگ؟
سوم/ استراتژی مظلوم نمایانه
در این رویکرد جریان فتنه تلاش کرده است با مظلوم نمایی و القاء ظلم دولت و حکومت به منتقدین، موج های احساسی در حمایت خود بیافریند و به فریاد استعانت فتنه سبز برای تزریق حیات دوباره، پاسخ مثبت بدهد.
1- بیماری در زندان
فتنه سبز پس از ناکامی در نیرنگ بزرگ کشته سازی و رو شدن شگرد تبلیغاتی اش، اکنون به شیطنت دیگری دست زده و برای نشان دادن چهره مظلوم و معصوم از فتنه سبز و جلب توجه محافل – به اصطلاح – حقوق بشری، از وضعیت وخیم جسمی زندانیان حوادث انتخابات 88 اظهار نگرانی می کند.
جالب اینجاست که دوره بیماری متهمین صرفا محدود به دوران تحمل مجازات است و همه آنها پس از آزادی موقت صحت و سلامت را باز می یابند و برخی از آنان در کمال گستاخی به ارتکاب اتهامات پیش از دوره زندان مشغول می شوند.
هنگامه شهیدی، روزنامه نگاری است که به شش سال زندان محکوم شده است. کمپین بین اللملی حقوق بشر در ایران وضعیت جسمانی وی را اینگونه گزارش می دهد:
«هنگامه شهیدی از روزنامه نگارانی که پس از انتخابات دستگیر و راهی زندان شد، هم اکنون در حالی دوران زندان شش ساله خود را در زندان اوین سپری می کند که از بیماری قلبی، ناراحتی معده، دیسک کمر، روماتیسم عصبی و همچنین افت شدید فشار خون رنج می برد.»
کلکسیونی از بیماری ها در مدت کوتاهی گریبانگیر این متهم شده است. کدام عقل سلیمی است که باور نکند این امراض، چیزی جز کانال رهایی از مجازات و ایجاد موج انتقادی علیه جمهوری اسلامی نیستند.
مصطفی تاج زاده، بهزاد نبوی، محسن امین زاده، فیض الله عرب سرخی، حمزه کرمی و بسیاری از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی دیگر همه در زندان به بیماری های متعددی دچار شده اند! محمد نوری‌زاد در شش ماهه زندان به عفونت ریه مبتلا شده است.
همسر عبدالله مومنی در گفت‌وگو با ادوار نیوز می گوید: مومنی به‌دلیل شرایط بد بهداشتی زندان به نوعی بیماری پوستی مبتلا شده که امکان مداوای آن در زندان وجود ندارد.
جنبش سبز چه بازوان ضعیف و مریضی را برای احقاق حقوق معطل مانده !! مردم برگزیده است.
باید پرسید این مریض های رو به موت چگونه اعتصاب غذای خشک و تر را تاب آورده اند؟
2- اعتصاب غذا
عده ای از محکومین آشوب های سال88 که نقش تعیین کننده در حوادث تلخ پس از انتخابات داشته اند به درخواست سران فتنه، برای مظلوم نمایی و جلب نظر عمومی دست به اعتصاب غذا زدند. البته از آنجا که فتنه گران در مظلوم نمایی دیگری، اذعان کرده اند که هیچ اطلاعی از درون زندان ها و وضعیت زندانیان ندارند کیفیت اعتصاب، در هاله ای از ابهام قراردارد. از طرفی اخباری از رسانه های سبز مبنی بر اینکه برخی از زندانیان اعتصاب خشک و برخی اعتصاب تر داشته اند به گوش می رسد. به نظر می رسد این فرم اعتصاب غذا بازی تبلیغاتیست که هم عواطف عمومی را جلب می کند و هم خدشه ای بر پیکر نحیف و مریض مجرمین وارد نمی کند. اعتصاب غذایی که صدایش به گوش عموم می رسد اما سند تصویری ندارد.
3- درخواست پایان اعتصاب از سوی سران فتنه
در خیمه شب بازی دیگری سران فتنه به دست و پای اعتصابیون افتاده اند و التماس کرده اند که دست از اعتصاب بردارید که جنبش! به شما نیازمند است و شما سرمایه های این مردمید و باید زنده بمانید که مردم! چشم امید به شما بسته اند و نگران!! حال شما هستند.
پرده دوم که پذیرش این تقاضا و پایان دادن به انهدام ذخیره!! جنبش است بلافاصله به اجرا در آمد و از آنجا که فتنه گران درجه دوم همه در بست غلام سران فتنه اند!! دست از اعتصاب کشیدند.
سایتهای حامی فتنه نوشتند: «پانزده زندانی سیاسی در شانزدهمین روز اعتصاب غذای خود، پس از دریافت پیام های همراهان جنبش سبز، فعالان سیاسی و کنشگران مدنی و دیگر اقشار مردم که نگران سلامت آنها بودند، اعتصاب غذای خود را شکستند.»
میر حسین نقش خود را اینگونه بازی کرده است: «آزاد مردان زندانی! همه آزادی خواهان و حق طلبان پیام شما را شنیدند و استواری شما را بر سر مطالبات انسانی و مشروع مشاهده کردند.
درود بر شما! ایستادگی شما گواه بر آن است که می توان بدن ها را به محبس کشید، اما نمی توان بر جان آن ها چیره شد.
عزیزان ملت و پیشتازان جنبش سبز! اکنون که پیام شما و خانواده های مبارزتان در سطح جهان و داخل کشور منتشر شده است، مردم نگران سلامتی شما به عنوان سرمایه های سبز کشورند. ما از همه شما درخواست می کنیم اعتصاب غذای خود را پایان دهید ...»
مهدی کروبی نیز در پیامی خطاب به اعتصاب کننده ها چنین ادای تکلیف! کرده است: من بسیار نگران تبعات این اعتصاب غذا و سلامت زندانیان هستم و از فرزندانم می‌خواهم که اعتصاب خود را بشکنند و مسئولان هم باید به خواسته‌های آنان توجه و رسیدگی کنند.
4- نامه تظلم خواهی به مراجع
پس از افشاگری آیت الله جنتی در باره یک میلیارد دلار دریافتی برخی از سران فتنه از دولت عربستان و هزینه کردن آن در اغتشاشات خیابانی سال 88، دوتن از فتنه گران با نامه نگاری به مراجع فریاد تظلم سر دادند و خود را در رده مظلومانی قلمداد کردند که برای خدمت به اسلام و انقلاب از جان خود گذشتند:
«اکنون اسوه های انقلاب و یاران صدیق مردم و خمینی و زخم خوردگان مبارزات بی امان با استعمارگران، در نهایت مظلومیت و بی پناهی، هدف تیر جان گداز و زهرآگین شیفتگان قدرت و مکنت و زراندوزان بی مروّت و عاری از همت قرار گرفته اند.»
دروغ های آشکاری که در این نامه به خورد افکار عمومی داده اند بخش اعظم این نامه را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر شالوده این نامه دروغپردازی به شیوه ای مظلوم نمایانه است. آنچه بیش از همه مضحک به نظر می رسد اظهار نگرانی فتنه گران از مخدوش شدن چهره اسلام است:
«همانطور که مسبوق هستید، ما به علت همراهی و هم نوائی با مردم ایران در نهایت آرامش و سازش پس از انتخابات مهندسی شده 1388 که در جستجوی رأی گم شده و مخدوش گشته خود بودند، مورد چه هجمه ها، یورش ها، افتراها، تهمت ها و ناسزاها که قرار نگرفتیم. آنچه خواستند و توانستند از منابر تریبون های عمومی بدون امکان اجازه هرگونه دفاعی به ما نسبت دادند و همزمان بر مسند مدعی العموم، قاضی و مجری احکام نشستند و آن کردند که امروز نه تنها چهره نظام بلکه اصل اسلام درکشور و بخصوص در نزد جوانان مظلوم ایران خدشه دار شده است.»
آنها در ادامه گستاخی خود به سرقت هویت بزرگانی دست زده اند که هر کدام گوشه ای از تاریخ افتخارات ایران و اسلام را بر گرده خود تحمل کرده اند:
«ما را پروای آن نیست که چنین آماج ضربات بی امان بی بصیرتان قرار گیریم؛ تاریخ این دیار ستم کشیده مملو است از این نامردمی ها، از قائم مقام تا امیرکبیر که طغیان گرشان گفتند! از سید جمال الدین اسدآبادی که وابسته اش خواندند،تا ثقه الاسلام تبریزی که بر چوبه دار تزاری اش بوسه می زدند، مدرس و نیروهای مذهبی که انگلیسی اش دانستند و خمینی که ارتجاع سیاه قلمدادش کردند و صدها عزیزان دیگر از این نوع هجمه ها و افتراها در امان نبودند. آنان هدف و آماج خشم بیگانگان و دین ستیزان قرار می گرفتند، اما ما را عذاب و درد بیشتر از آن است که آماج کلوخ اندازان نظام و کسی که بیش از سه دهه بر مسند شورای نگهبان تکیه زده است، هستیم!»
5- دروغ مضحک شکنجه زندانیان
مهدی کروبی در مصاحبه اخیر خودبا گاردین آبروی نظام را برای چندمین بار این گونه معامله می کند و خط خیانتش به انقلاب را پر رنگتر می کند:
«افشاگری من در مورد کهریزک باعث شد وضعیت زندان ها خوب شود... جمهوری اسلامی اکنون منحرف شده است و توسط یک جریانی که رای مردم را به اندازه کافی ندارد قوانین زیرپا گذاشته شده است و رفتارهایی با مردم و زندانیان صورت میگیرد که در رژیم گذشته به خاطر فشارهای خارجی و افکارعمومی صورت نمی گرفت مانند این اخباری که اخیرا توسط زندانیان مبنی برفروکردن سرهاشون در توالت به جهت اعتراف گیری منتشرشده است که به خود من هم نامه هایی ارسال شده است.»
هدف از همه این رفتارهای مذبوحانه القا، تنفس دوبااره فتنه است چیزی که با هیچ تدبیر سبزی عملی نخواهد شد.

[ شنبه 89/5/30 ] [ 8:50 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 7195
بازدید دیروز: 67529
کل بازدیدها: 5226862